some one like me

.....هیچ مطلق

some one like me

.....هیچ مطلق

من هستم

در کشاکش جنگ، در چهار راه حوادث چراغی نبود و چه بسا دوندگان که در تصادم از پا درآمده  

اند، و امروز که جنگی را پشت سر گذاشته ام و عمری گذرانده ام بهتر می توانم خود را  

بشناسم. 

 امروز من بهتر می دانم که هستم و چه را دوست دارم.  

من دوست دارم، پس هستم. 

و من آنچه دوست دارم، هستم.

loving nobody

شمردن بلد نیستم 

اما دوست داشتن رو تا دلت بخواد بلدم 

گاهی چند نفرو با هم دوست دارم 

فکر می کنم عاشقشونم 

گاهی حتی باورم میشه معشوق دلبری برای این همه عاشق هستم  

باید اعتراف کنم بازیگر قابلی ام 

اما حیف که شمردن بلد نیستم 

گاهی یه نفرو خیلی دوست دارم 

اما نمی دونم جندتا!!!

گاهی دو نفر و باهم می خوام

چه می شود کرد؟  

 شمردن بلد نیستم 

                           سحر

بخشش یا قصاص؟

روزی خواهد رسید که در محضر خداوند از ما پرسیده خواهد شد:  آن که بر تو تهمت دروغ بست را خواهی بخشید؟  

و ما، چه پاسخ خواهیم داد ؟ 

  

می بخشیم؟