some one like me

.....هیچ مطلق

some one like me

.....هیچ مطلق

درباره من

به ساعت نگاه می کنم: حدود سه نصفه شب است چشم می بندم تا مبادا چشمانت را از یاد برده باشم و طبق عادت کنار پنجره می روم سوسوی چند چراغ مهربان وسایه های کشدار شبگردانه خمیده و خاکستری گسترده بر حاشیه ها و صدای هیجان انگیز چند سگ و بانگ آسمانی چند خروس از شوق به هوا می پرم چون کودکی ام و خوشحال که هنوز معمای سبز رودخانه از دور برایم حل نشده است آری!از شوق به هوا می پرم و خوب می دانم سالهاست که مرده ام (حسین پناهی) آن لحظه که دست های جوانم در روشنایی روز گل باران ِ سلامُ تبریکات ِ دوستان ِ نیمه رفیقم می گذشت دلم سایه ای بود ایستاده در سرما که شال کهنه اش را گره می زد (حسین پناهی) ادامه...

آمار : 68494 بازدید Powered by Blogsky

زن، که بالش به بغل روی شکم می‌خوابد و خودش را لوس می‌کند

و یک طرف صورتش را در بالش فرو می‌برد و لُپ و لبانش به طرز احمقانه‌ای زیبا می‌شود…،

باید مردی باشد که خزیدن بر پوستش را بداند،

خرمن موهایش را با یک دست کنار بزند،

آرام و مهربان از اولین مهره‌ ستون فقراتش را خیــــس ببوسد برود تا پائین،

با نفس‌هایش خـــشک کند بیاید تا بالا،

تا موها، تا گودی گردن، تا لب‌ها…

pinupgirl یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ب.ظ

0 نظر

some one like me

درباره من

روزانه‌ها

جدیدترین یادداشت‌ها

بایگانی