بیا دلمان را یکی کنیم
وقتی مهربان می شوی حال من خریدنی ست
دیگر فراموش می کنم چیزی به تو بگویم
مهربانی مسری ست از دلی به دلی، از نگاهی به نگاهی
و نامهربانی هم...
اصراری ندارم مهربان باشی، اصرار هم ندارم نامهربان باشم
شاید دلت گاهی حتی تنگ هم شود
اما من شب را به صبح می فروشم تا تو را پیش فروش کنم.
:)
دل...
دلتنگی...
غریبترین واژه های دنیا...
مهربانی...
واژه ای که از یاد رفته...
...
نوشته ات دلتنگم کرد...دلتنگ..
چه سنگین!
مهربانی مسری ست از دلی به دلی، از نگاهی به نگاهی
و نامهربانی هم...
از این خوشم اومد
قشنگ بود.
Nobody is here?
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بدآهنگ است
بیا رهتوشه برداریم
قدم در راهِ بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمانِ هر کجا
آیا همین رنگ است؟
جمله ی آخر عجیب بود : اما من شب را به صبح می فروشم تا تو را پیش فروش کنم.
باید فکر کنم
نمی دانم
ممنون