some one like me

.....هیچ مطلق

some one like me

.....هیچ مطلق

به یاد عزیزی که بعد مدت ها دیشب خوابش رو دیدم...

 

بانکدارها

تهران را به بانکهایش می شناسند

عطارها

به گلهای بوی دود گرفته اش

من

به جاهایی که تو را گم کرده ام

استقلال

آزادی

جمهوری اسلامی 

                        " سجاد گودرزی" 

 

+دلم براش خیلی زیاااد تنگ شده... 

 


روبان های قرمز تن من، تن جامانده ات میان قلبم، ای جنگنده ی نا امیدی! فقط خواهش می کنم این بار مردمک چشمانم را هدف نگیر...

WON-LOST

با تمام نفرتی که از این دنیا دارم، وقتی که تمام لذت های دنیا از بین می رود و هرکسی روح بی گناه مرا می خورد، و امروز من آخرین ترانه ام را نوشتم. تو چندان دوری که نمی شود تو را به آغوش کشید و چندان خودپسند که... 

می دانم که هیچ وقت به هیچ کس و هیچ چیز جز کاغذ رول برای سیگارت نیاز نداشتی، چگونه می توانی آنجه را که نداری ببخشی!!!

هر روز جنگی است برای جنگیدن 

اگر ببرم یا ببازم، مهم نیست...

علم می گوید ماهی به خاطر دور شدن از آب به دلایل طبیعی می میرد. اما هرکس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد تصدیق می‌کند که ماهی از بی آبی به دلیل طبیعی نمی میرد، ماهی به خاطر آب خودش را می کشد.
ارمیا / رضا امیرخانی

خوبی نکن

اصلا من نقشه های جهان را دوست ندارم 

نقشه های تو را دوست دارم که برای رفتنت می کشیدی 

به من خوبی نکن 

برو... 

NEW LIFE

اتفاق های جدیدی داره تو زندگیم میافته...

...

فریادها مرده اند 

سکوت جاریست 

تنهایی حاکم سرزمین بی کسی است 

می گویند خدا تنهاست 

ما که خدا نیستیم  

پس چرا تنهاییم؟؟؟ 

 

+کشتن بعضی ها لذت داره...

THE MONEY

سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدن آن پول می گیرد.

دلتنگی

بیا دلمان را یکی کنیم 

وقتی مهربان می شوی حال من خریدنی ست 

دیگر فراموش می کنم چیزی به تو بگویم 

مهربانی مسری ست از دلی به دلی، از نگاهی به نگاهی 

و نامهربانی هم... 

اصراری ندارم مهربان باشی، اصرار هم ندارم نامهربان باشم 

شاید دلت گاهی حتی تنگ هم شود 

اما من شب را به صبح می فروشم تا تو را پیش فروش کنم.

روز های تلخ قرمز

روی میزم، تقویم کوچکی دارم که از وقت دکتر تا تولد دوستام و روز آشنایی و یا خداحافظی با عزیزی ر ا در آن ثبت کردم تا فراموش نکنم. تا همیشه به خاطر داشته باشم که چه می کردم و یا قرار بر این بود که چه کنم، اما نشد.... 

حالا اون تقویم چند وقتی است که یادداشت های دیگری را هم در خود جای می ده، یادداشت هایی که حکایت از آینده ای قرمز همچون برگ های تعطیلی تقویم داره.  

 

+ یه جایی تو تورات اومده:

ما مثل دانه های زیتونی هستیم

که تنها هنگامی جوهر خود را بروز میدهم

که در هم شکسته باشیم .