در دل تاریکی شب
با چراغی به سراغم نرسید
هیچکس
موقع پژمردن فصل
با گلی تازه به باغم نرسید
هیچکس
هیچکس بازو به بازویم نداد ای روزگار
گل پریشان شد
زمستان شد بهار
از جوانی نیست چیزی یادگار
هیچکس این روزها هم درد و هم رازم نشد
آنگه از درد من و دلسردی سازم نشد
باد زیر بال پروازم نشد
هیچکس...
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی
سلام دوست عزیز
آپم خوشحال می کنی اگر بیای [گل][گل]
ســــلام سحر عزیز
آپ زیبای بود موفق باشی
سلام خانوم...
مارو فرموش کردی یا؟؟؟؟
شاد باشی و چون رود جاری...